بررسی مسائل ژاپن در حوزه خانواده و جمعیت/ از اپلکیشنهای دوستیابی تا پدیده «ماتاهارا»
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۴۸۹۸۷
گروه خانواده؛ نعیمه موحد: همزمان با انقلاب صنعتی ژاپن برای یک دوره 250ساله، این کشور تقریبا درهای کشورش را به روی کل جهان بست. در همین دوره ژاپن شروع به نهادسازی برای خود کرد. نهادهایی که تاثیر آن را در امروز و وقتی که ژاپن یک کشور کاملا صنعتی است، اما در عین حال به سنتهای خود پایبند است، میبینیم.
درباره ژاپنیها روایتهای زیادی از نظم و انضباط شدید، قانونمداری و اخلاقیاتی که منجر به تبدیل این کشور به یک کشور توسعهیافته شده است، شنیدهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گفتوگو با الهام عابدینی؛ کارشناس مسائل ژاپن، درباره وضعیت فرهنگی و اجتماعی این کشور صحبت کردیم. از شباهتهای فرهنگی با ایران تا رواج عملهای زیبایی، اپلیکیشنهای دوستیابی، پایین بودن آمار ازدواج وفرزندآوری و وضعیت حقوق زنان در ژاپن. واکاوی در مسائل فرهنگی و اجتماعی ژاپن، ژاپنی متفاوت از آنچه در ذهن هست را به مخاطب عرضه خواهد کرد.
ما ایرانیها در مسائل زیادی خود را با کشورهایی مثل ژاپن مقایسه میکنیم. آیا اصلا انقدرها با هم وجه اشتراک داریم؟
به خاطر سالهایی که بین ایران و ژاپن لغو ویزا بوده است، ایرانیها زیاد به ژاپن رفتهاند و دو ملت تقریبا از هم شناخت دارند. اما چیزی که در وهله اول درباره ژاپنیها به نظر میآید این است که بسیار آدمهای «آسان»ی هستند. به نظر میآید در ژاپن همه چیز آنقدر روی نظم و ثبات است که همه موارد و مسائل، روی نظم پیش میرود. در واقع این تصور بیرونی از ژاپن است درحالی که لایههای پنهان فرهنگ و اجتماع این کشور کمتر دیده میشود.
ژاپنیها هم مانند ایرانیها خیلی به سالمندان احترام میگذارند. شاید به اندازه ما خانوادهمحور هم نباشند؛ اما احترام به سالمندان از آن دست نهادسازیهایی است که ژاپنیها به آن خیلی مقید هستند. حتی اگر قرار باشد تبلیغی در تلویزیون یک محصول را به عنوان محصولی خوب و قابل اطمینان معرفی کند، برای نمایش آن از سالمندان استفاده میشود. یعنی اگر اینطور نشان داده بشود که سالمندان جامعه به این محصول اعتماد دارند و از آن استفاده میکنند، جامعه نسبت به آن محصول اطمینان کسب خواهد کرد.
البته با توجه به اینکه ژاپن کلا کشور سالمندی است، با گذر زمان این توجه به سالمندان در حال کم شدن است اما باز هم در مقایسه با سایر ملل در رتبه بالاتری قرار دارد.
در ژاپن مدارس و مهدهای کودک میگویند، بچهها از خانه با خودشان غذا بیاورند. مادران ژاپنی وقت بسیاری میگذارند و این غذاها را تزئین میکنند. به طور کلی این تزئین غذا توسط مادران ژاپنی و اهمیتی که از جهت خانگی بودن غذا به فرزندان خود میدهند، به سبکی به اسم «بنتو» تبدیل شده است و ویدئوهای آن هم در فضای مجازی موجود است. این چیزی است که در فرهنگ غربی کمتر دیده میشود و این توجه و عاطفه مادران نسبت به فرزندان به فرهنگ شرقی ما نزدیکتر است.
ژاپنیها هم مانند ما آزمون ورود به دانشگاه، شبیه به کنکور دارند که البته به خاطر جمعیت بیشتر، کشور کوچکتر و فرصتهای شغلی کمتر، رقابت در آن سختتر از کنکور ماست. این فرآیند فشار زیادی به دانشآموزان ژاپنی وارد میکند و به همین خاطر آمار خودکشی بین دانشآموزان سال دبیرستان این کشور بالاست. این وضعیت آنقدری در ژاپن فراگیر شده است که مفهومی به اسم «جوهاتسو» هم به وجود آمده است. جوهاتسو زمانی اتفاق میافتد که فرد خودش را به صورت کامل ناپدید میکند و دیگر هیچکس هیچ اثری از او پیدا نمیکند. این پدیده در ژاپن نسبتا شایع است و سالی حدود 300هزار نفر به همین صورت و تحت تاثیر فشار برای موفقیت تحصیلی و اجتماعی، خود را ناپدید میکنند.
این نظم و اصولی که به ویژگی بارز ژاپنیها تبدیل شده است، در نسل جوان هم این کشور هم هست؟ تاثیر سبک زندگی غربی بر جوانان ژاپنی چهطور بوده است؟
ژاپن به دلیل همین نهادسازیهایی که گفتیم و ساختار و پایهای که در این کشور از قبل شکل گرفته است ناخودآگاه دچار این نظم و اصول هست. خودشان هم به این موضع واقف هستند و عقیده دارند اگر این چارچوب نباشد ذات انسان به بینظمی گرایش دارد. در واقع موضوعی هست که آگاهانه آن را انجام میدهند؛ چون پیشرفت و توسعهیافته بودنشان را مدیون همین قصه میدانند.
تصور اشتباهی که درباره این کشور وجود دارد این است که بعد از جنگ جهانی دوم ژاپن به یک باره با شکستی که خورد متحول شد و بعد از آن بنای تلاش و پیشرفت بر اساس نظم و اصول را گذاشت. درحالی که روند پیشرفت ژاپن از صدها سال قبل شروع شده بود و نهادسازی 250 ساله این کشور در دوران قطع ارتباط با دنیا، آنقدر در بین مردمش ریشه دوانده است که اصلا به سبک زندگی جز این فکر نمیکنند.
سبک زندگی غربی، قطعا بر جوانان ژاپنی تاثیر داشته است. اما ساختارها انقدر قدرتمند بوده است که هنوز تا حد زیادی ژاپن و حتی نسل جدید این کشور به سنت و اصول خود پایبند هستد. با این حال مثل هر جریان نسلی، نسل جدید ژاپن هم در بعضی موارد حتی مرزهای زندگی غربی را پشت سر گذاشته است. به عنوان مثال زندگی شبانه بسیار در ژاپن رواج دارد. افرادی که مجبور هستند ساعات طولانی در روز و هفته را کار کنند به عنوان فراغت شبها جذب محلههای شبانه و جریانات جاری در آن میشوند. این زیست و محلههای شبانه هم چیز مخفی نیستند و تا حد زیادی قانونی و تحت حمایت دولت به کار میپردازند.
ژاپن کشور سالمندی است و طبق آمار وضعیت ازدواج و فرزندآوری مطلوبی هم ندارد. با وجود توسعهیافته بودن این کشور و اینکه هنوز بر نهادهای سنتی خانواده و احترام به سالمندان تایید دارد، چرا این اتفاقات افتاده است؟
یکی از دلایل پایین بودن آمار ازدواج و به تبع آن فرزندآوری همین توسعه یافته بودن بر مبنای اهمیت بیش از اندازه به بعد اقتصادی و داشتن شغلهایی با ساعات کاری بالا و میزان مرخصی و فراغت کم است.
دولت ژاپن به این مسئله واقف است و سیاستهای تشویقی هم در این زمینه به کار برده است. به عنوان مثال مادران در صورت بچهدار شدن میتوانند فرزند خود را بعد از پایان سه ماه مرخصی زایمان و یا حتی همان روز تولد به مهدهای کودک، آن هم با هزینه بسیار کم و ارزان بسپارند و به شغل خود برگردند. این مهدها پدیده رایجی در ژاپن هستند، اما واقعیت این است که در ژاپن آنقدر که به بعد اقتصادی زندگی اهمیت داده میشود، خانواده دارای اهمیت نیست. به همین خاطر این اقدامات دولت و سیاستهای تشویقی آنقدر تاثیری در مسائل خانواده نداشته است.
به عنوان مثال بسیاری از کارفرماها برای اینکه کارمند خود را حتی برای همان سه ماه مرخصی زایمان که ضمانت اجرایی درستی هم ندارد، از دست ندهند و بعد هم مجبور به برگرداندن او به کار نباشند، در صورت اطلاع از بارداری کارمند خانم، با فشار روانی به او، یا مادر را مجبور به سقط و یا استعفا از کار خود میکنند. این پدیده شایع در ژاپن «ماتاهارا» نام دارد. از آن طرف هم هزینههای زندگی در ژاپن خیلی بالاست و در خانوادههای قشر متوسط اغلب کار کردن زن یا مرد به تنهایی ممکن نیست و هر دو باید کار کنند.
دولت برای رفع مشکل فرزندآوری چه تدابیری گذاشته است؟
یکی از تدابیر دولت ژاپن برای این موضوع همان مرخصی زایمان سه ماهه و مهدکودکهای بدو تولد بود که گفتیم. اما از مثالهای دیگر اینکه تحصیل به طور کلی در ژاپن رایگان است و اغلب هم خانوادهها تا قبل از دبیرستان بچهها را به مدارس رایگان میفرستند. در سالهای دبیرستان هم برای قبولی در آزمون ورودی به داشنگاهها، به سمت مدارس شبیه مدارس غیرانتفاعی خودمان میروند.
تقریبا تا دوسالگی اکثر هزینههای درمانی مربوط به بچهها رایگان است و معاینات پزشکی ادواری با حمایت دولت از بچهها صورت میگیرد.
پایین بودن آمار ازدواج در ژاپن چه تبعاتی را متوجه این کشور کرده است؟
درباره ازدواج هم همین روند کار به محبوبیت و استفاده زیاد از «اپلیکیشنهای دوستیابی» رسانده است. این اپلیکیشنها حتی از طریق دولت هم حمایت میشوند چون سبک زندگی ژاپنی میطلبد که افراد حتی با غریبهها از طریق یک نرمافزار ارتباط اجتماعی برقرار کنند. اما آمارهای جدید میگوید حتی دیگر این اپلیکشنها هم در حال از دست دادن کارایی خود در ژاپن است. چون افراد توانایی ارتباط گرفتن با دیگران و ایجاد تعامل اجتماعی با افراد دیگر از دست دادهاند.
در صورت ازدواج هم نظارتهای سفت و سختی روی زوجین هست و دولت باید مطمئن بشود که در یک خانواده هزینههای زندگی به صورت مساوی بین زن و مرد تقسیم شده است. این نظارت اغلب از طریق پلیسهای محله که به «کوبان» معروف هستند اتفاق میافتد. کوبانها کل محله را زیر نظر دارند و با دوچرخه در آن گشت میزنند. هر فرد جدیدی هم که بخواهد ساکن محله بشود، باید فرمهای اداری مفصلی را درباره زندگی خود و اطرافیانش پر کند. دولت با نیت تشویق، این نظارتها را بر روی خانواده انجام میدهد؛ اما همین هم عاملی برای سرد شدن افراد در ازدواج است. چون به عنوان مثال مردی که کار میکند ترجیح میدهد پول و اختیار خرج و مخارج آن دست خودش باشد و به اجبار آن را با کسی قسمت نکند.
با این توضیحات به نظر میآید جامعه ژاپن از لحاظ ارتباطات اجتماعی دچار خلاء جدی باشد.
به خاطر همان توجه زیاد به بعد اقتصادی که از آن صحبت کردیم، ژاپنیها همانقدر که زیاد در بند ارتباط عاطفی با خانواده نیستند، به ارتباط اجتماعی و کاری خود به خصوص در گروه همکاران و در ارتباط با کارفرما اهمیت زیادی میدهند.
مثلا اگر یک ژاپنی بخواهد خودش را معرفی کند اول از همه نام محل و یا گروهی که از نظر شغلی به آن تعلق دارد را میگوید و بعد اسم و فامیل خودش را. چون ژاپن دولت مرکزی به معنای آکادمیک آن را ندارد و تقریبا کشور به صورت محلهای یا آنچه ما به آن قبیلهای میگوییم اداره میشود. این از کودکی بین ژاپنیها جا میافتد که باید جزئی از یک کل باشند و کل باید آنها را بپذیرد. یکی از دلایل پیشرفت ژاپن همین تابعیت محض و پذیرش ریاست مدیریت گروه بر هر فرد است. همین موضوع باعث شده حتی در برابر کشورهای غربی به خصوص آمریکاییها که بعد از جنگ جهانی دوم وارد کشورشان شدند، نوعی تبعیت از جهت فرهنگ و مد داشته باشند.
این کشور هر سال نظام آموزشی خود را به روز میکند. اما تا قبل از سونامی بزرگ سال2011 بیشتر تمرکز نظام آموزشی روی صرفا آموزش بود تا مسائل اخلاقی و اجتماعی. بعد از سونامی یک تحول مهم در نظام آموزشی ژاپن اتفاق افتاد و مسئولان احساس کردند که باید بخشی از زمان تدریس علوم و فنون را کم کرده وبه آموزش مسائل اخلاقی مثل کمک به همنوع اختصاص بدهند. به این خاطر که در آن فاجعه بزرگ در ژاپن، دیده شد که مردم هیچ تمایلی به کمک به همنوعان خود ندارند و چه بسا اصلا این کار را بلد نیستند! اگر در ایران زلزلهای اتفاق میافتد و ما شاهد کمکهای داوطلبانه مردم چه از نظر مادی و معنوی هستیم، در کشوری مثل ژاپن این اتفاقات اصلا نمیافتد.
این خصیصه بیتفاوتی ژاپنیها نسبت به یکدیگر و اجتماع و در واقع خونسرد بودن آنها در کرونا هم خودش ر نشان داد. آماری منتشر شد که نشان داد میزان خودکشی در یک ماه در ژاپن از میزان فوت افراد در ابتدای شیوع کرونا تا آن لحظه بیشتر بوده است.
در ژاپن بنگاههای اجازه افراد یک کسب و کار جاافتاده است. به عنوان مثال فردی به شما اجاره داده میشود تا به عنوان یک دوست ساعاتی با او درددل کنید و یا به عنوان والدین با او به خواستگاری بروید! همه هم میدانند که آن فرد پدر و مادر یا دوست فرد اجارهکننده نیست، اما برای رهایی از تنهایی این یک کار پذیرفته شده است.
طبق آنچه درباره وضعیت ازدواج و تقسیم هزینههای زندگی بین زن و مرد گفتید، شاخصهای حقوق زنان طبق معیارهای غربی باید در ژاپن بالا باشد؟
اتفاقا اصلا اینطور نیست و بین کشورهای توسعه یافته، ژاپن شاخص رعایت حقوق زنان طبق معیارهای غربی را از همه کمتر دارد. به این معنا حضور زنان در عرصههای سیاسی آنقدر بالا نیست و اغلب شغلهای ردهبالا هم به زنان تعلق نمیگیرد. مردان ژاپنی اغلب تمایلی ندارند که همسرشان شغل تمام وقت و یا رده بالا داشته باشد.
حدود سه سال پیش رسوایی در ژاپن رخ داد و طی آن مشخص شد که یک دانشکده پزشکی نمرات را دستکاری کرده است تا میزان قبولی مردان در آن سال بیشتر بشود. در نهایت رئیس آن دانشکده عذرخواهی کرد و مجبور به استعفا شد. او در دفاع از خود گفت که ما برای تربیت پزشک هزینههای زیادی متحمل میشویم اما خانمها بعد از فارغالتحصیلی مشغول به کار نمیشوند و یا در صورت ازدواج کار را رها میکنند.
بحث مد و عملهایی زیبایی یکی از مشهورات درباره ژاپن است که در فضای مجازی هم آن را زیاد تبلیغ میکنند.
بله همانطور که میگفتم ژاپنیها پذیرفتهاند که مد غالب و ظاهر بهتر و برتر همان ظاهر آمریکایی و اروپایی و یا به قولی غربی است. حتی تصور ژاپنیها از خودشان اینطور است که زیاد با چین،کره، فیلیپین و یا تایوان قرابت فرهنگی ندارند و در واقع زیاد خود را متعلق به شرق آسیا نمیدانند. بلکه تلاش میکنند از طرف فرهنگ آمریکایی و غرب پذیرفته بشوند.
به همین ترتیب بیشترین جراحی زیبایی که در ژاپن انجام میشود جراحی پلک است. یعنی افراد چشمهای خود را جراحی میکنند تا مانند چشم افراد غیر شرق آسیایی، درشتتر بشود.
در کل ژاپنیها به ساخت وسائل ریز و جمعوجور اما کاربردی شهرت دارند. حتی یک جشنوارهای هم دارند که سالانه این وسائل را در آن جشنواره در معرض نمایش و رقابت با دیگر سازندگان قرار میدهند. یکی از مواردی که برای آن وسائل عجیب و غریب درست میشود، وسیله فرم دادن صورت به صورت لبخند است. ژاپنیها معتقدند «مشتری خداست»؛ برای همین مهم است که برای احترام به مشتری به او لبخند بزنیم. از آن طرف در ژاپن لبخند زدن افراد به یکدیگر خیلی پدیده رایجی نیست. حتی در دستور زبانشان «شوخی» به معنایی که ما به کار میبریم، جایگاهی ندارد.اگر با یک ژاپنی شوخی کنید یا متوجه آن نمیشود و یا باید از قبل به او بگویید که این جمله شوخی است! پس برای نزدیک شدن به فرم صورت غربی، برخی کارفرماها و مغازهدارها از این ابزار لبخندسازی استفاده میکنند تا لب و دهانشان فرم لبخند بگیرد. و یا ابزاری که پشت پلک میگذارند تا چشمشان درشت شود؛ یا داخل بینی میگذارند تا بینیهای رو به بالا داشته باشند. اغلب این وسائل هم اگرچه با تبلیغ صددرصد کاربردی بودن عرضه میشوند اما تاثیر آنچنانی ندارند. چیزی که درباره استفاده از این وسائل زیبایی بین ژاپنیها مهم است تلاش آنها برای نزدیک کردن حتی ظاهر خود به ظاهر فرد غربی است.
برای حل این معضلات فرهنگی مثل پایین بودن آمار ازدواج و سالمندی جمعیت، که انزوا و تنهایی افراد را به دنبال دارد، از نظر دولتی و حاکمیتی سیاستی برای اصلاح و جبران در ژاپن وجود دارد؟
در ژاپن سیاستهای جمعیتی آنطور که ما به آن نگاه میکنیم، عرضه نمیشود. چون نهاد خانواده به اندازه ما برای آنها مهم نیست. حدود دوسال پیش نخست وزیر ژاپن طرحی را اعلام کرد که بر اساس آن ژاپن اعلام آمادگی کرد از کشورهای دیگر به عنوان نیروی کار مهاجر بگیرد. این طرح با توجه به سالمندی جمعیت در این کشور اتفاق افتاد.
ژاپن میگوید ما در حال ورود به جامعه نسل پنج هستیم. ویژگی بارز این جامعه حضور نسل رباتها در اجتماع است. نخست وزیر ژاپن هم در همان سال اعلام کرد که در تلاش هستند کمبود نیروی کار را با ربات و ماشینآلات هوشمند در کارخانهها جبران کنند. یعنی به نظر میرسد نیروی کار مهاجر هم یک برنامه میان مدت برای ژاپن است و این کشور برنامه بلندمدتی برای افزایش جمعیت، فرزندآوری و مسائلی از این دست ندارد.
نگاه ژاپن کاملا اقتصادمحور است و در هیچ برههای در این کشور نگاه این نبوده است که به عنوان مثال برای چندسال سود اقتصادی کمی پایین بیاید و به جای آن به زنان مرخصی زایمان بیشتری داده بشود. همین مرخصی زایمان سهماهه که الان در این کشور وجود دارد و درباره موانع اجرای آن گفتیم، با فشارهای بینالمللی اجرا شده است. فشارهایی از این دست که وقتی یک کشور توسعهیافته هستی، در حقوق بشر رتبه بالایی داری و یا عضو گروه هفت هستی، خوب نیست در وضعیت حقوق زنان حتی یک مرخصی زایمان هم نداشته باشی! به همین ترتیب تعدادی مدیر بالارتبه و یا عضو پارلمان هم از بین زنان انتخاب میشوند؛ اما واقعیت این است که در ژاپن اعتقادی به این مسائل وجود ندارد.
«انیمه» یکی دیگر از ویژگیهایی است که ژاپن با آن در دنیا شناخته میشود و در ایران هم طرفدارانی دارد. انیمهها در این کشور چه روند و جریانی را طی میکنند؟
انیمه در ژاپن یک «پدیده» محسوب میشود و نکته جالب درباره آن این است که بیشتر مخاطبان آن بزرگسال هستند. یعنی نوع کار انیمیشن است و حتی شخصیتها کودک و نوجوان هستند، اما داستان بزرگسالانه است. ژاپن حتی در صنعت انیمه خود هم دغدغه بچهها را ندارد.
انیمههای ژاپنی به شدت فانتزی هستند و به شدت خشونت بالایی دارند. بخش زیادی از سرمایهگذاری تولیدکنندگان انیمه هم بر روی صنعت پورن است و به همین خاطر این اثرها را به محصولاتی برای بزرگسالان و البته برای تجارت تبدیل کرده است.
انیمیشن حتی در مدلهای غربی از ابرقهرمان فانتزی فاصله گرفته و به سمت قهرمانهای انسانی رفته است. اما در انیمه ژاپنی هنوز ابرقهرمانهای فانتزی، محور هستند.
این سبک انیمه شاید در کشورهای دیگر از جمله ایران و مخصوصا برای قشر نوجوان طرفدار داشته باشد. اما در خود ژاپن بیشتر از انیمه، صنعتی به اسم «مانگا» پرطرفدار است. مانگاها کتابهای کمیک یا مصور با زبان ژاپنی هستند که بین ژاپنیها خیلی محبوب هستند و به خاطر زبان اصلی بودن در خارج از این کشور زیاد مخاطب ندارد. ژاپنیها حتی نمایشگاه کتابی دارند که فقط در آن مانگا به فروش میرسد و این صنعت در ژاپن از انیمه هم پرطرفدارتر است. در واقع مانگا مصرف داخلی و انیمهها مصرف خارجی دارند و یک نوع تجارت هستند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ژاپن زنان ازدواج فرزندآوری انیمه جراحی زیبایی ژاپن سالخورده ایران جوان عنوان مثال مرخصی زایمان توسعه یافته حقوق زنان سبک زندگی ژاپنی ها ژاپن هم بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۴۸۹۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایجاد استان تهران شرقی و غربی به منظور اداره بهتر انجام می شود
به گزارش خبرنگار مهر، احمد وحیدی، بعد از ظهر سه شنبه در شورای اداری استان تهران طی سخنانی با بیان اینکه تهران یک پنجم جمعیت کشور را در خود جا داده است، گفت: تقسیمات کشوری یک ابزار برای اداره بهتر و رسیدگی بهتر به این جمعیت است.
وی گفت: در استان تهران توازن خوبی نداریم، در بعضی شهرهای استان وضع خوب است و در برخی شهرها وضعیت مناسبی نداریم.
وزیر کشور با بیان این که بحث تقسیم استان تهران مدتی است، مطرح شده است، گفت: هدف از تقسیمات استان تهران جلوگیری از تمرکززدایی و امکان رسیدگی بهتر به شهرهای کمتر توسعه یافته و اداره بهتر است.
وی اضافه کرد: سیاست دولت در راستای ایجاد عدالت و بهبود رفاه برای شهروندان است و برای بهتر اداره شدن، تشکیل استانهای غربی و شرقی تهران را در برنامه داریم.
وحیدی جمعیت شهرستانهای غرب تهران را سه میلیون نفر عنوان کرد و گفت: این جمعیت از میزان جمعیت بسیاری از استانهای کشور بیشتر است لذا به منظور ابزار اداره، توسعه، توازن و عدالت بهتر استانهای جدید در غرب و شرق تهران تشکیل میشود.
وی با بیان این که تقسیم تهران توسط دولت در دست بررسی است، گفت: برای این امر مصوبه مجلس را لازم دارد که باید توسط مجلس بعدی بررسی و تصویب شود.
وحیدی به انتقال پایتخت نیز اشاره کرد و گفت: این امر ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه دارد.
کد خبر 6093580